شاعر : حسن کردی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : مربع ترکیب
روضـۀ سوخـتـن کـرب و بـلا را دیـده او وداع حــرم و خــون خــدا را دیــده
قــاتـل و مــقــتـل کـلِّ شــهــدا را دیــده عصـر آن واقـعـه قـحـطی حـیا را دیده
هرچه ما روضه شنیدیم تمامش را دید
آتش و سـوخـتـن اهل خـیـامـش را دیـد
دیـده پـاهـای مـغـیـلان زدۀ خـواهـر را درد شـرمـندگی ازسـوخـتن معـجـررا
خندۀ شمر و سنان زجر به یکـدیگر را دشـمـنان و پـدر و قـصـۀ انگــشـتـر را کاش درکرب وبلا این همه نیرنگ نبود
کاش انگـشتر و انگشت بهـم تنگ نبود
روز تشیـیع پـدرتیر سهپر پیـرش کرد قـبر کوچک،تن سقا،چقـدرپیرش کرد
روی نیزه شدن آن همه سرپیرش کرد خیزران و لب ودندان پـدرپیرش کرد
زیـرزنجـیـر تـمـام بدنـش زخـمـی بود
تاچهل سال دلش مثل تنـش زخمی بود
شام برروح و تنش تـیغۀ تکـفـیر کشیدآتش از بام که افـتاد سـرش تـیـرکـشید درد بسیار تر از خنجر وشمشیرکشیدیکـسر از قـهـقـهۀ حرمله تحـقـیر کشید مردتنهای اسیران شده باشی سخت است شاهدی بر صدقه نان شده باشی سخت است